کافه آوا

الهی حال دلتون همیشه خوب باشه، الهی لحظه هاتون پر از شادی باشه، الهی تنتون سالم باشه.(لطفا از محصولات سایت دانلود نکنید، سایت در حال به روز رسانی می باشد.ازشکیبایی شما سپاسگزاریم)

نظرسنجی سایت

بیشتر خواهان چه نوع خدماتی هستید؟

اشتراک در خبرنامه

جهت عضویت در خبرنامه لطفا ایمیل خود را ثبت نمائید

Captcha

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 3
  • بازدید دیروز : 2
  • بازدید کل : 4566

پیوند ها

کنکور ارشد و دکتری


با سلام خدمت دوستان عزیز

بنده نیز مانند شما راه بسیاری طولانی را طی نموده ام تا به عنوان یک تغییر رشته ای بتوانم  در کنکور ارشد روانشناسی و phd موفق شوم

دوست دارم در اینجا تجربیات خودم را با شما به اشتراک بگذارم

اول از همه باید بگم که مسیر کنکور یک مسیر سخت اما در عین حال جذاب هست. نترسین از ورود به این مسیر... از مسیر لذت برین... اصلا براتون مهم نباشه که نتیجه چی میشه، شما تلاشتون رو میکنید و بقیه رو میسپرین به خدا . به قول دکتر سورانی عزیز" کار اونه که خدا درست کنه" 

همین حالا یک کاغذ بردارید و هدفتون رو روش واضح بنویسید

بعد به خودتون بگید برای رسید به این هدف باید چه کار هایی انجام بدم

تمام موارد رو لیست کنید

و برای این هدف اهداف کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت تعریف کنید

و از همین حالا استارت بزنید

چون فردا برای شما دیره...

این مطلب ادامه دارد 

لطفا با من همراه باشید

انتشار : ۱۵ مرداد ۱۳۹۹

بهترین خودتان باشید


سعی کنید همیشه بهترین خودتان باشید.

در درس خواندن ، در هنر ، در موسیقی، در کار ، و حتی در مهارت های فردی

شاید به نظر شما این یک شعار باشد. اما خیلی هم سخت نیست. اگر هر کدام از ما نسبت به مسئولیت هایی که داریم مسئول باشیم و به جای صرف وقت برای مسائل حاشیه ای و بی ارزش وقت خودمان را صرف تعیین هدف و برنامه ریزی برای دست یابی به اهدافمان بکنیم ،قطعا نتیجه ای مطلوب تر خواهیم گرفت . در این مقاله سعی بر این شده است که به شما تکنیک هایی جهت دستیابی به اهداف و رسیدن به نقطه هدف اموزش داده شود.

تکنیک های طلایی برای رسیدن به هدف در زندگی

این تکنیک شامل موارد ذیل می شود :

تعیین کردن هدف یکی از رازها برای رسیدن به هدف

1-هدف باید کاملا روشن واضح باشد

برای اینکه هدف ما برای خودمان واضح و روشن شود باید از خودمان تعدادی سوال بپرسیم.برای روشن شدن هدفمان با خودمان نیازی به انجام کارهای سخت و پیچیده ایی نیست و تنها باید با خودمان رو راست باشیم و نسبت به توانایی و استعدادمان ،هدف را مشخص کنیم.
 
رسیدن به هدف در زندگی

روش های اساسی برای رسیدن به هدف

تصور کردن رویا راهی برای نزدیک شدن به هدف

2-تصور کردن رویا

از نظر برخی از افراد ،تصور کردن رویا و هدف را کاری نامناسب و نامطلوب می دانند.اما با این وجود،تصور کردن رویاها و اهدافمان می توانند ما را به هدفمان وابسته تر نماید که نتیجه آن رسیدن به هدف می باشد.
رسیدن به هدف در زندگی

4 راه برای رسیدن به اهداف زندگی

نقش میزان تلاش در رسیدن به هدف

3-مطابقت هدف با میزان تلاش

اگر تصمیم و هدف شما برای مثال یادگیری زبان فرانسه است،باید برای آن تلاش بسیار زیادی کنید.برای مثال یک روز باید الفبای آنرا فرا بگیرید،یک روز دیگر گرامر پایه آن را باید یاد بگیرید و روزهای دیگر باید لغات و گرامرهای تخصصی را با مطالعه و به مرور زمان مطالعه نمایید تا بتوانید به زبان فرانسه مسلط شوید.در غیر اینصورت ،اگر با برنامه به جلو پیش نروید یقینا در میان راه دچار شک و تردید خواهید شد و در نتیجه از هدف سرد می شوید.بنابراین برای رسیدن به هدف باید مطابق برنامه پیش بروید تا بتوانید به هدف خواسته خود دست پیدا نمایید و عضو 8% شوید.
 
رسیدن به هدف در زندگی

رازهای مهم برای رسیدن به هدف و موفقیت

برای رسیدن به اهدافتان زمان بندی کنید

4-زمان بندی برای هدف

اگر شما تصمیم به انجام کاری دارید یا یک هدف در ذهنتان دارید باید برای هر بخش آن زمان بندی که برای مثال اگر شما در حال مطالعه و یادگیری زبان فرانسه هستید ،باید برنامه ریزی کنید که در طی یک الی یک سال و نیم بتوانید مدرک سطح B1 را کسب نمایید.اگر توانستید در این بازه زمانی به هدف خود دستیابید،باید بدانید که فردی موفق هستید و هیچ مشکلی نمی تواند جلوی اهداف شما را بگیرد.
رسیدن به هدف در زندگی

نحوه برنامه ریزی برای رسیدن به هدف

سوالات متداولی که برای رسیدن به هدف باید از خودتان بپرسید

بطور کلی برای آشنا شدن با هدف باید تعدادی سوال را از خودتان بپرسید و بصورت واضح به خودتان پاسخ دهید تا کاملا با هدف خود آشنا شوید.این سوالات عبارتند از:

1-هدف من چیست؟
2-برای هدفی که دارم،چه کارهایی را می توانم انجام دهم؟
3-آیا این هدف مناسب من است؟
4-چه چیزی در این راه می تواند به من کمک کند؟
5-آیا به هدفی که دارم ،در آینده به آن متعهد خواهم بود و تا انتها آنرا پیش خواهم برد؟
6-زمانیکه به هدفم برسم،چه اتفاقاتی خواهند افتاد؟
 
رسیدن به هدف در زندگی

برای رسیدن به هدف چه سوالاتی باید از خود بپرسید

رسیدن به هدف و موفقیت از زبان یک مربی انگیزشی

1-متقاعد کردن خودتان که هدف شما قابل دستیابی است.
2-هدف خود را روی کاغذ بنویسید و در غیر اینصورت حتما رویا باقی خواهد ماند.
 
رسیدن به هدف در زندگی

چگونگی رسیدن به اهداف در زندگی

3-مزایایی که پس از رسیدن به هدف به آنها دست خواهید یافت را در کاغذ بنویسید.
4-برای هدف خود،برنامه بنویسید.
5-تعیین زمان مشخص برای رسیدن به هدف.
6-فهرستی از چیزهایی می توانند موانع هدفتان شوند را بنویسید.
7-افرادی را که در این مسیر می توانند به شما کمک کنند را مشخص کنید.
8-نتیجه را تجسم کنید چرا که می تواند باعث حفظ انگیزه شما شود.
9-تصمیم بگیرید که تا قبل از نرسیدن به هدف ،از آن دست برندارید.

انتشار : ۱۳ مرداد ۱۳۹۹

چهار همسر پادشاه


روزي ،روزگاري پادشاهي 4 همسر داشت . او عاشق و شيفته همسر چهارمش بود . با دقت و ظرافتخاصي با او رفتار مي‌کرد و او را با جامه‌هاي گران قيمت و فاخر مي‌آراست و به او ازبهترينها هديه مي‌کرد. همسر سومش را نيز بسيار دوست مي‌داشت و به خاطر داشتنش بهپادشاه همسايه فخر فروشي مي‌کرد. اما هميشه مي‌ترسيد که مبادا او را ترک کند و نزدديگري رود. همسر دومش زني قابل اعتماد، مهربان، صبور و محتاط بود. هر گاه که اينپادشاه با مشکلي مواجه مي‌شد، فقط به او اعتماد مي‌کرد و او نيز همسرش را در اينمورد کمک مي‌کرد. همسر اول پادشاه، شريکي وفادار و صادق بود که سهم بزرگي در حفظ ونگهداري ثروت و حکومت همسرش داشت. او پادشاه را از صميم قلب دوست مي‌داشت، اماپادشاه به ندرت متوجه اين موضوع مي‌شد.

روزي پادشاه احساس بيماري کرد و خيلي زود دريافت که فرصت زيادي ندارد. او به زندگي پر تجملش مي انديشيد و در عجب بود و با خود مي‌گفت "من 4 همسر دارم ، اما الان که در حال مرگ هستم ، تنها مانده‌ام."

بنابراين به همسر چهارمش رجوع کرد و به او گفت" من از همه بيشتر عاشق تو بوده‌ام. تو را صاحب لباسهاي فاخر کرده‌ام و بيشترين توجه من نسبت به تو بوده است. اکنون من در حال مرگ هستم، آيا با من همراه مي‌شوي؟" او جواب داد "به هيچ وجه!" و در حالي که چيز ديگري مي‌گفت از کنار او گذشت. جوابش همچون کاردي در قلب پادشاه فرو رفت. پادشاه غمگين، از همسر سوم سئوال کرد و به او گفت "در تمام طول زندگي به تو عشق ورزيده‌ام، اما حالا در حال مرگ هستم. آيا تو با من همراه مي‌شوي؟" او جواب داد "نه، زندگي خيلي خوب است و من بعد از مرگ تو دوباره ازدواج خواهم کرد." قلب پادشاه فرو ريخت و بدنش سرد شد. بعد به سوي همسر دومش رفت و گفت "من هميشه براي کمک نزد تو مي آمدم و تو هميشه کنارم بودي. اکنون در حال مرگ هستم. آيا تو همراه من مي‌آيي؟ او گفت "متأ سفم ، در اين مورد نمي‌توانم کمکي به تو بکنم، حداکثر کاري که بتوانم انجام دهم اين است که تا سر مزار همراهت بيايم". جواب او همچون گلوله‌اي از آتش پادشاه را ويران کرد. ناگهان صدايي او را خواند، "من با تو خواهم آمد، همراهت هستم، فرقي نمي‌کند به کجا روي، با تو مي‌آيم." پادشاه نگاهي انداخت، همسر اولش بود ! او به علت عدم توجه پادشاه و سوء تغذيه، بسيار نحيف شده بود. پادشاه با اندوهي فراوان گفت: اي کاش زماني که فرصت بود به تو بيشتر توجه مي‌کردم .

در حقيقت، همه ما در زندگي كاري خويش 4 همسر داريم.

- همسر چهارم ما سازمان ما است. بدون توجه به اينکه تا چه حد برايش زمان و امکانات صرف کرده‌ايم و به او پرداخته‌ايم، هنگام ترك سازمان و يا محل خدمت، ما را تنها مي‌گذارد.

- همسر سوم ما، موقعيت ما است که بعد از ما به ديگران انتقال مي يابد.

- همسر دوم ما، همكاران هستند. فرقي نمي‌کند چقدر با هم بوده ايم، بيشترين کاري که مي‌توانند انجام دهند اين است که ما را تا محل بعدي همراهي کنند.

- همسر اول ما اعمال و كردار ما است . اغلب به دنبال ثروت ، قدرت و خوشي از آن غفلت مي‌نماييم. در صورتيکه تنها کسي است که همه جا و تا أن دنيا و روز حساب همراهمان خواهد بود.

پس همين حالا اصلاحش کنيد، بهبودش دهيد و مراقبتش كنيد که درآن دنيا ملاک محاسبه خواهد بود!.

 

 

انتشار : ۲۵ مرداد ۱۳۹۷

۱۲ تمرین خودشناسی که موفقیت را تضمین می‌کند


یک ضرب‌المثل آفریقایی می‌گوید: «در صورتی که دشمن درونی وجود نداشته باشد، دشمنان بیرونی نمی‌توانند به شما آسیب برسانند.» خودشناسی یکی از مهم‌ترین مهارت‌های موفقیت است. رفتار شما و واکنشی که در برابر محرک‌های بیرونی از خود نشان می‌دهید، با فرایندهای ذهنی درونی‌تان کنترل می‌شود. خودشناسی تمام الگوهای فکری مخرب و عادت‌های ناسالم را آشکار و آنها را اصلاح می‌کند. با تقویت این مهارت، می‌توانید در زندگی تصمیمات بهتری بگیرید و در موقعیت‌های گوناگون، واکنش‌های رفتاری عاقلانه‌تری نشان دهید. برای تقویت مهارت خودشناسی تمرین‌های متعددی وجود دارد که ۱۲ مورد از آنها، در این مطلب گنجانده شده است. حتما بخوانید: خودآگاهی چیست و چگونه می‌توانیم به آن برسیم؟

۱. از خودتان بپرسید: چرا؟

قبل از آنکه تصمیمی بگیرید، از خود بپرسید «چرا؟». پس از آنکه به آن پاسخ دادید، دو بار دیگر نیز این فرایند را تکرار کنید. اگر سه دلیل خوب برای تصمیمی که گرفته‌اید یافتید، آن را اجرا کنید. در این صورت جزو افرادی هستید که در کارهای خود اعتماد به نفس دارند. خودشناسی یعنی اینکه بدانید انگیزه‌تان از انجام هر کاری چیست و بتوانید تعیین کنید که آیا اقدامات شما معقول و منطقی هستند یا نه.

۲. واژگان عاطفی بیشتری یاد بگیرید.

یک فیلسوف می‌گوید: «محدودیت زبانی دنیای افراد را محدود می‌کند.» احساسات فقط به دو حالت خوشحالی و ناراحتی محدود نمی‌شوند. احساسات می‌توانند واکنش‌های جسمی و رفتاری قدرتمندی ایجاد کنند که پیچیده‌تر از این دو حالت هستند. بیان کردن احساسات در قالب کلمات، اثر درمانی بر مغز دارد. اگر قادر به بیان احساسات خود نباشید، به راحتی ممکن است دچار استرس شوید. برخی از منابع و سایت‌ها هستند که فهرست خوبی از واژگان احساسی و عاطفی را ارائه می‌کنند. سعی کنید هر روز یک واژه‌ی جدید بیاموزید

۳. «نه» گفتن به خودتان را تمرین کنید

یکی از مهارت‌های مهم در زندگی این است که به خاطر دستاوردهای طولانی‌مدت و پایدار، بتوانید در برابر خوشی‌های زودگذر مقاومت کنید و به خودتان نه بگویید. این کار درست مانند ورزش دادن عضلات، با تمرین تقویت می‌شود. هر چه بیشتر «نه گفتن» در مورد لذت‌های روزانه‌ی کوچک را تمرین کنید، بهتر می‌توانید در برابر وسوسه‌های بزرگ ایستادگی کنید. رسانه‌های اجتماعی، محیط‌های مجازی، تماشای برنامه‌های یوتیوب و نظایر آنها، تفریحاتی هستند که مدام فرد را وسوسه می‌کنند و اجازه نمی‌دهند به موقع به فعالیت‌هایش بپردازد. البته منظور این نیست که استفاده از این امکانات بد است، فقط باید مدت زمان پرداختن به آنها را در روز محدود کرد. هر روز سعی کنید پنج تا از این موارد را محدود کنید.

۴. از واکنش ناخودآگاه پرهیز کنید

افرادی که مهارت خودشناسی را در خود تقویت نمی‌کنند، نمی‌توانند در موقعیت‌های گوناگون رفتار عاقلانه‌ای داشته باشند. آنها به سرعت از کوره در می‌روند و واکنش‌های آنی و عجولانه‌ای از خود نشان می‌دهند. در شرایط تنش‌زا سعی کنید قبل از هر اقدامی یک نفس عمیق بکشید. این کار به ویژه در هنگام خشم و سرخوردگی بسیار اهمیت دارد. این کار به شما فرصتی می‌دهد تا با ارزیابی شرایط ببینید که آیا واکنش شما بهترین پاسخ ممکن هست یا خیر.

۵. به عیب و نقص‌های خود توجه کنید هیچ‌کس کامل و بی‌نقص نیست.

اگر معایب خود را بدانید اما مسئولیت آنها را قبول نکنید، هیچ فایده‌ای به حال شما ندارد. همه‌ی ما به خوبی از دیگران انتقاد می‌کنیم، اما نقص‌های خود را نمی‌بینیم. خودشناسی به ما کمک می‌کند تا عیب‌های خود را ببینیم و کمتر از دیگران انتقاد کنیم. پس از آنکه عیب‌هایتان را تشخیص دادید، می‌توانید در رفع آنها بکوشید. عادت کنید تا به جای عذر و بهانه تراشیدن، اشتباهات خود را بپذیرید.

۶. مراقب حرف‌هایی که با خود می‌زنید باشید

حتما برای‌تان پیش آمده که گاهی با خودتان صحبت کنید. این‌طور نیست که همیشه افکاری که به ذهن ما خطور می‌کنند، مفید باشند. مراقب باشید، زیرا کوچک‌ترین کلمات منفی می‌تواند سبب استرس و افسردگی‌تان شود. به بازخوردی که در برابر موفقیت‌ها یا شکست‌های خود دارید دقت کنید. آیا معتقدید که موفقیت‌های شما فقط از سر شانس بوده‌اند؟ آیا پس از هر شکست به شدت خود را سرزنش می‌کنید؟ واکنش‌های شما در برابر موفقیت‌ها و شکست‌ها، بازخوردهای مثبت و منفی را در ذهن‌تان شکل می‌دهند. نسبت به خودتان با رحم و شفقت رفتار کنید. پیروزی‌های خود را جشن بگیرید و اشتباهات‌تان را ببخشید. حتما بخوانید: چگونه افکار مثبت داشته باشیم؟

۷. زبان بدن خود را بهتر درک کنید

 برای اینکه زبان بدن خود را بهتر بشناسید، می‌توانید از خودتان فیلم بگیرید و بعد آن را تماشا کنید. این کار می‌تواند به شما اعتماد به نفس ببخشد. هنگام تماشای فیلمی که از خود ضبط کرده‌اید، به طرز راه رفتن، صحبت کردن و حرکات دست خود دقت کنید. اگر بر حسب عادت هنگام راه رفتن کمی خم می‌شوید و آهسته و نامفهوم سخن می‌گویید، بدانید که این عادات می‌توانند سطح کورتیزول بدن را افزایش دهند و سبب کاهش اعتماد به‌ نفس شوند. در حالی‌که راست ایستادن، محکم راه رفتن و با صدای رسا صحبت کردن می‌تواند سبب ترشح هورمون تستوسترون شود و عملکرد شما را بهبود بخشد. استفاده از حرکات دست نیز می‌تواند به تبیین افکار شما کمک کند و بر واکنشی که مردم نسبت به شما نشان می‌دهند تأثیر بگذارد. ویدئوهای سخنرانان بزرگ را تماشا کنید و ببینید که در هنگام سخنرانی از چه شیوه‌هایی استفاده می‌کنند. سعی کنید حرکات دست‌ها و زبان بدن آنها را ارزیابی و این مهارت‌ها را در خود تقویت کنید.

۸. به عقایدی که با دیدگاه شما متفاوت هستند توجه کنید

گوش دادن به نظرات و عقاید مخالف، می‌تواند شما را وادار کند تا بارها در مورد باورهای پیش‌فرض خود سؤال کنید. این‌طور نیست که همه‌ی باورها و عقاید پیش‌فرض شما و یا همه‌ی دیدگاه‌های جهانی درست و منطقی باشند. با خود بحث کنید و ببینید به کدام‌یک از باورهای خود پایبند هستید و کدام یک از آنها را می‌توانید رد کنید.

۹. نوع شخصیت خود را بشناسید

اگر نوع شخصیت خود را بشناسید، می‌توانید به راحتی نقاط قوت خود را بهبود ببخشید و نقاط ضعف خود را مدیریت کنید. با درک نقاط قوت و استعدادهای خود می‌توانید به موفقیت‌های بیشتری دست یابید. نقاط قوت همان مهارت‌ها و دانش هستند که در طول زندگی آنها را کسب می‌کنید، در حالی‌که استعدادها ذاتی هستند و در نهاد شما قرار دارند. آزمون‌هایی برای تعیین نوع شخصیت وجود دارد که می‌توانید با استفاده از آنها خود را تجزیه و تحلیل کنید. برای شروع تعیین کنید که در دسته‌ی افراد برونگرا قرار می‌گیرید یا درونگرا. سپس نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها (تحلیل SWOT) را در قالب یک جدول دسته‌بندی کنید. نقاط قوت و ضعف جزو عوامل درونی و فرصت‌ها و تهدیدها (موانع سر راه) جزو عوامل محیطی هستند. 

۱۰. خودارزیابی و تفکر عمیق را تمرین کنید

مراحل پیشرفت خود را پیگیری کنید. از ۱ تا ۱۰ به خودتان امتیاز دهید و ببینید تا چه حد در تمرین خودشناسی پیشرفت کرده‌اید. هر بار که از کاری پشیمان شده‌اید، هر بار که عادت غلطی را تکرار کرده‌اید، تعداد تصمیماتی که بدون فکر گرفته‌اید و مواقعی را که افکارتان نامنظم بوده است یادداشت و خود را ارزیابی کنید. برای خود اهدافی را تعریف کنید. اهداف بزرگ را به هدف‌های کوچک‌تر تقسیم‌بندی کنید. در پایان هر روز از خود بپرسید: امروز چه کارهایی را به خوبی انجام دادم؟ چه کاری می‌توانم می‌توانم انجام دهم تا فردا بهتر از امروز عمل کنم؟

۱۱. به دنبال پیشنهادات و انتقادهای سازنده باشید

همه‌ی ما در رفتار و افکار خود نقص‌هایی داریم که بهتر است آنها را برطرف کنیم. دیدگاه تک‌بعدی داشتن (یا به اصطلاح خود را گول زدن) سبب می‌شود تا نتوانیم آن‌طور که باید پیشرفت کنیم. از پیشنهادات و انتقادهای سازنده‌ی اطرافیان خود استقبال کنید؛ اما فراموش نکنید که این کار را فقط از کسانی بخواهید که صاحب‌نظر باشند. افرادی مانند مربیان، اساتید و کسانی که شما را درک می‌کنند بهترین گزینه برای این کار هستند. زیرا آنها چیزی را به شما خواهند گفت که نیاز دارید بشنوید، نه آنچه را که دل‌تان می‌خواهد بشنوید. 

۱۲. زمانی را به مراقبه (مدیتیشن) اختصاص بدهید

مراقبه یک تمرین اساسی و بنیادین برای خودشناسی است. وقتی بر شیوه‌ی نفس کشیدن خود تمرکز می‌کنید، از هر آنچه ذهن شما را سرگردان و حواس‌تان را پرت می‌کند، دور خواهید شد. برای مبتدیان، یک جلسه‌ی ۱۰ دقیقه‌ای کافی است. یک مکان ساکت و آرام برای نشستن بیابید، از طریق بینی نفس بکشید و از دهان خارج کنید. به آرامی و در سکوت تعداد نفس‌هایتان را بشمارید. خواهید دید که چگونه افکارتان متمرکز خواهد شد. 

 

 

 

انتشار : ۱۲ مرداد ۱۳۹۷

الهی حال دلتون خوب یاشه ،الهی تنتون سالم باشه و لحظه هاتون پر از لطف خدا....

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما